تغییر موازنه جنگ توسط ایران در منطقه خاکستری
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۰۹۰۲
فرهیختگان نوشت: بعد از خطبههای نماز عیدفطر رهبرانقلاب و تاکید روی این موضوع که حمله به سفارت به مثابه حمله به خاک آن کشور است و اسرائیل باید تنبیه شود، در این چند روز اسرائیل در شرایط اضطراری به سر میبرد، مرخصی نیروهای ارتش لغو شده و در آمادهباش کامل به سر میبرند. سوال اصلی، اما همچنان پابرجاست؛ ایران قرار است چطور به حمله اسرائیل پاسخ دهد؟
برخی تحلیلگران معتقدند پاسخ ایران همهجانبه خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خراتیان در ابتدا به این نکته اشاره کرد که عقب افتادن زمان پاسخ به حمله به کنسولگری ممکن است باعث از دست رفتن فرصتها شود و گفت: «حمله اسرائیل به کنسولگری از منظر حقوق بینالملل، یک دست بازی برای اقدامات تلافیجویانه سنگین در اختیار ما قرار داد که با توجه به اینکه اسرائیلیها حمله را مستقیما و رسما گردن نگرفتند، پاسخ ما باید در حوزه خاکستری میبود.
یعنی باید یک پاسخ قاطع و کوبنده بدون پذیرفتن مسئولیت انجام میدادیم ولی باتوجه به حمله به کنسولگری که ما را در یک موضع مظلوم از لحاظ حقوقی قرار داد و مطمئنا اگر در روزهای اول یا حداقل فردای پس از جلسه شورای امنیت که به موفقیت منجر نشد، این کار را میکردیم، همه از منظر حقوق بینالملل به ما حق میدادند، اما الان با تماسهای تلفنی مکرری که بین وزرای خارجه انگلیس، آلمان، عربستان، ترکیه و وساطت چینیها مطرح شده و سفر امیرعبداللهیان به مسقط و پیغام و پسغامهایی که بین ما و آمریکاییها ردوبدل شد و با جنگ روانی وسیعی که رسانهها به راه انداختند، آنها تلاش کردند مساله کنسولگری را به حاشیه ببرند.
مثلا آقای مکرون در صحبت با امیرعبداللهیان و بقیه بهگونهای موضوع را مطرح میکند که انگار ایران در حال به خطر انداختن صلح و امنیت جهانی است. این جنگ روانی که به راه افتاده در همین جهت است که گویی ایران کشوری است که دندان تیز کرده که به اسرائیلیها حمله کند. کسی هم دیگر خیلی از اتفاق کنسولگری صبحت نمیکند. همه از حمله ایران صحبت میکنند. شاید برای بعضی از آقایان این تصور به وجود آمده که با این حالت کژدار و مریز سپری کردن و اسرائیلیها را در خماری حمله نگهداشتن و فضای سنگینی را ایجاد کردن، تنبیهی محسوب میشود.
این یکی از نظریاتی است که مطرح است که به نظرمن حرف غلطی است. با توجه به تاکید فرمانده کل قوا مبنیبراینکه کنسولگری جزء خاک ماست، به خاک ما حمله شده است. طبیعتا حرفی که حضرت آقا در نماز عیدفطر مطرح کردند معنایی جز پاسخ و حمله به خاک اسرائیل ندارد. البته ما چیزی تحت عنوان خاک اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم و همان اراضی ۱۹۴۸ مبناست ولی اراضی ۱۹۴۸ باید هدف قرار بگیرد. وقتی حضرت آقا چنین تعبیری به کار میبرند، جواب اراضی اشغالی ۱۹۴۸ است، اما اینکه پاسخ از ایران باشد، محل بحث است. معتقدم باید از همان سوریه و از مناطق مرزی سوریه و عراق و مناطق حائل حمله کرد. حملهای بدون پذیرش و خارج از خاک ایران، اما قاطعانه و ترجیحا به شریانهای اقتصادی رژیمصهیونیستی صورت گیرد. چیزی که رژیم را بههم بریزد با سلاحهایی که تابهحال انجام نشده و در عین حال ردی از ما به جای نگذاشته باشد. تاکید من این است که نباید تبعات حقوقی چنین اقدامی را بپذیریم، همانطور که آنها نپذیرفتند، اما حمله باید دردناک باشد و برای جامعه اسرائیل تبعات داشته باشد.»
توقیف کشتی را نمیتوان تنها پاسخ ایران به حمله به کنسولگری دانستخراتیان در ادامه درباره اینکه آیا توقیف نفتکتش را میتوان در راستای پاسخ ایران تحلیل کرد، نیز گفت: «توقیف کشتی ارتباطی به پاسخ حمله به ایران ندارد. این کاری است که ما همیشه امکان آن را داشتیم، داریم و کشتیهای اسرائیلی را پیش از این هم زدیم. نزدیک هند هم زدیم. سفر جاشینکا به ایران بخشی به این اتفاق برمیگردد. ما در این ماجرا دست بالا را داریم و همیشه هم داشتیم و خواهیم داشت.
کشتی انگلیسی را هم توقیف کردیم. ما در یک جنگ منطقه خاکستری با سیستم نظامی و اطلاعاتی اسرائیل، تغییر موازنه به سمت طرف اسرائیلی را تحلیل میکنیم که قضیه توقیف کشتی ارتباطی به آن پیدا نمیکند. آن در جایی دیگر است و اگر کسی فکر میکند با توقیف کشتی این موضوع حلوفصل میشود، سخت در اشتباه است. کمااینکه افرادی فکر میکردند حمله پرهزینه موشکی به اربیل و پاکستان موازنه منطقهای چندانی در جنگ به نفع ایران ایجاد نکرد و عملیات راسک به گفته دبیر شورای امنیت شاهد زندهای برای این مساله است.
چون اسرائیل چند گروه تروریستی را علیه ما هدایت میکند، حالا ما پاکستان را زدیم، چرا باید آسیبی متوجه او شود یا اینکه ما یک کشتی را توقیف کردیم. نمیگویم این اقدام بیارزشی است، اما حملهای که انجام شده و نفر اول نیروی قدس در کنسولگری ایران با یک جمعی را شهید کرده، بههیچعنوان با توقیف کشتی برابری نخواهد کرد.»
حادثه کنسولگری این امکان را فراهم کرد که از موضع قدرت درمورد اقدامات اسرائیل حرف بزنیمخراتیان در ادامه درباره این موضوع که آمریکا و اسرائیل آنقدر پاسخ ایران را بزرگنمایی کردند که هراقدامی ایران انجام دهد کافی نخواهد بود، نیز گفت: «این حرف درستی است. وقتی به طرف مقابل مجال و فرصت و ابتکار عمل میدهید، بالاخره آنها هم بیکار نمینشینند.
طرف اسرائیلی خطایی کرده و کنسولگری را مورد هدف قرار داده. ما میتوانیم پاسخی دهیم که همه دنیا بگویند، «میخواستی نزنی»، وقتی کنسولگری را میزنی باید انتظار پاسخ دندانشکنی را هم داشته باشی. بماند که سردار زاهدی بحث دیگری دارد، اما موضوع کنسولگری یک دستاویز خوب در اختیار ما قرار داد. بهانه خوبی بود که این را بر فرق کسی بکوبیم که کنسولگری ما را زد و بحثی هم نداریم که خاک من را زدند، هر موقع که اقدامی انجام دادیم، درباره آن بحث میکنیم.
لحن گفتوگوی مکرون با امیرعبداللهیان را ببیند، از موضعی بالا به این موضوع اشاره کرد که من برای طرف ایرانی روشن کردم که نباید جنگ در آن منطقه گسترش پیدا کند. انگار ما بودیم که کنسولگری کشور دیگر را زدیم؛ لذا عرض من این است وقتی مجال میدهید طرف مقابل کار رسانهای انجام دهد و فضاسازی کند، هم دست شما بسته میشود هم تاثیری که باید داشته باشد، پیدا نمیکند.
اینکه بگوییم حالا، چون اسرائیل نگران این است مردمش در وضعیت التهابی به سر میبرند پس ما برگ برندهای داریم، بله این طور است، اما به این فکر کنید که یک سال بعد این را میگویند که ما کنسولگری ایران را هدف قرار دادیم، اما اتفاق چندانی هم نیفتاد. این جسارت در مردمی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند و همچنین سیستم اطلاعاتی آنها ایجاد میکند. اگر این ترسولرزها واقعا بیمبنا بشود، موازنه بازدارندگی جابهجا میشود.»
واکنش پیشبینی نشده، معادلساز استمدیر اندیشکده احیای سیاست در مورد اینکه پاسخ ایران در ادامه باید چه باشد، گفت: «فرمول واکنش مشخص است، یعنی هم گروههای هماهنگ با ما درگیر باشند و هم ما درگیر باشیم. ما در قبال یک چنین اقدام جسارتآمیزی به کنسولگریمان مثل قبل رفتار نمیکنیم و قبل و بعدش قطعا تفاوت دارد و تفاوتشان مشهود است. اگر بخواهید جلوتر بیایید ما هم جلوتر میآییم، این اصل فرمول است.
نقدی که من کردم این بود که میتوانیم هزینه را با یک کار به موقع کاهش بدهیم، یعنی کاری کنیم که همه دنیا بعد از آن اتفاقی که ما رقم میزدیم و طبق آن فرمولی که من عرض کردم به اسرائیل بگویند حقت بود و دفعه دیگر این کار را نکن و بعد هم در محافل بگویند که ایران نهتنها جواب داد بلکه موازنه را هم تغییر داد. مثل جوابی که حاجقاسم داد. تا جایی که من میدانم با طرف سوری صحبت کرد و یکسری موشک به سمت جولان شلیک شد.
چون به موقع و غافلگیرکننده بود معادلهای درست کرد که ما مدتها در سوریه شهید نداشتیم و با اقدام بهموقع حاج قاسم بعد از قضیه تیفور، معادلهای ساخته شد. کار عجیبوغریبی هم نکردیم. موشکبارانی در مناطق بیابانی جولان انجام شد، اما یک معادله ساخته شد. واکنش به موقع معادلهساز است. واکنش پیشبینی نشده معادلهساز است. شما مدتها نانش را میخورید. اما در واکنش بیموقع مدتها کتکش را میخورید. یعنی به جای اینکه بگویند ایران پاسخ داد میگویند ایران به اسرائیل حمله کرد.»
حرف ما این است که ریلگذاری را عوض کنیم و موازنه را در منطقه خاکستری تغییر دهیمخراتیان در ادامه به این موضوع اشاره کرد که ما باید ریلگذاری را تغییر دهیم و توضیح داد: «میگوییم شما باید ریلگذاری را تغییر دهید. مسلما ما معتقدیم که این باید نقطه شروعی برای سلسلهاقدامات باشد ولی آن نقطه شروع هم اهمیت دارد.
اینکه طرف متوجه بشود که شما ریل را عوض کردهاید و تصمیم گرفتهاید که هر اقدامی را در منطقه خاکستری با جواب قاطعی مواجه کنید، این مساله روشنی است، اما یک نقطه شروعی دارد. حمله اینها به کنسولگری یک فرصت بود که ما تغییر ریل را با حداقل هزینه انجام دهیم. به همین بهانه میتوانستیم چنان وحشتی ایجاد کنیم و دنیا به ما حق بدهد و اسرائیلیها نتوانند به ما جواب بدهند، به خاطر این غلطی که کردهاند. در گامهای بعدی هر آنچه که بخواهند انجام دهند این معادله تکرار خواهد شد.
صحبتها مکمل هم است و در تضاد با یکدیگر نیستند. یک چیز فضایی را نباید مبنا قرار داد. ما مثلا میتوانستیم در منطقه خاکستری، یک خط لوله یا یک پالایشگاه را بزنیم. بعدا هم پیام بدهیم که اگر خط لوله من را منفجر کنید، عین آن را جواب میدهم.
ما حرفمان این است که ریلگذاری را عوض کن، موازنهها را در جنگ خاکستری تغییر بده. نقطه شروعش به خاطر کنسولگری میتواند پاسخگویی به ماجرای سردار زاهدی باشد.»
tags # اسرائیل ، ایران سایر اخبار چرا موهای بدن زنان کمتر از مردان است؛ آیا زنان مردان پشمالو را بیشتر میپسندند؟ مغز آلبرت انیشتین از مغز یک نئاندرتال کوچکتر بود! آیا انسانهای اولیه عاشق میشدند؟ آنها چگونه همسر خود را انتخاب میکردند؟ قدیمیترین راز تاریخ فاش شد؛ اول مرغ بود یا تخممرغ؟!منبع: زیسان
کلیدواژه: اسرائیل ایران منطقه خاکستری ریل گذاری اسرائیلی ها پاسخ ایران توقیف کشتی حمله ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۰۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.